
نزاشت حرفم تموم بشه ک مردونگیشو در آورد و محکم دوباره آوردم کرد ک جیغی زدم
زیر دلم تیر میکشید ولی علیرضا محکم و تند تلمبه میزد
دیگه داشتم بیهوش میشدم ک صدای علیرضا رو شنیدم
چی خانم خوشگلم خسته شده
_وای درد دارم بسه
خانمم ابم بیاد چشم قربون چشای خوشگلت بشم
با احساس اینکه دیگه تلمبه نمیزد برگشتم سمتش ک دیدم ی چیزی رو داره از جعبه میاره بیرون
با تعجب بهش نگاه کردم ک گفت
خوشگلم میخایم یکم بازی کنیم خوب فقد شل کن
سرمو تکون دادم ک ی اسپنک محکم زد سمت چت باسنم
پاشو خوشگلم قمبل کن داگی فدات بشم
_میخای چی کار کنی
امشب مال منی پس سوال موقوف
روی تخت داگ استایل شدم ک پشتم نشست
دستشو روی باسنم میکشدو بوسم میکرد
احساس رطوبت کردم پشتم ک دیدم زبونشو گذاشته و داره زبون میکشه
ی حس عجیبی داشت مرمورم میشد ولی عالی بود
احساس میکرد از جلو رود خونه جاری شد
ادامه دارد